اربعین زمینه ساز ظهور
#به_رهبری_حسین
#به_رهبری_حسین
?طرح| رهبرانقلاب، روز گذشته: خوشا به حال آن کسانی که به زیارت اربعین خواهند رسید و آن زیارت خوش مضمونِ روز اربعین را إنشاءالله خطاب به حضرت خواهند خواند.
? #به_رهبری_حسین
?رهبر انقلاب روز گذشته در جلسه درس خارج فقه:
?الحمدلله جوانهای ما راه را پیدا کردند و میلیونها نفر از مردم ما و مردم غیر ما، مردم عراق و دیگران، در این راه حرکت میکنند، این هم یکی از حوادث بسیار برجستهای است که خدای متعال منت گذاشته بر ما و این حادثه را برای ما خلق کرده است، این شد یک نماد.
?همیشه #اربعین پیادهروی بود امّا این حرکت عظیم که یک نماد بسیار زیبا و پرشکوهی از حضور پیروان اهلبیت و علاقمندان به اهلبیت هست؛ این نبود، ما این را نداشتیم، این را خدای متعال در اختیار ما گذاشت، خدا را بایستی #شاکر باشیم. ۹۶/۸/۱۵
#به_رهبری_حسین
✅ پرجمعیتترین گردهمایی تاریخ کره زمین با بیش از 26 میلیون شرکتکننده داوطلب
✅ طولانیترین راهپیمایی جهان با 400 مایل
✅ بزرگترین اطعام دهی جهان با 200 میلیون نفر وعده غذایی
✅ طولانیترین نماز جماعت جهان اسلام در طول تاریخ با 30 کیلومتر
✅ بزرگترین حجم خدمات داوطلبانه و رایگان (استراحتگاه، تلفن، تأمین امنیت، ماساژ دست و پا، استحمام، اینترنت، میان وعدهها و… .)
✅ بزرگترین پروژه خدمات شهری جهان (12 هزار نیروی خدماتی)
✅ متکثرترین آئین مذهبی (شیعه، سنی، مسیحی، یهودی، بودایی، زرتشتی؛ همه آمده بودند.)
✅ پرخطرترین و در عین حال امنترین مانور اقتدار امت اسلامی
✅ مأیوس کنندهترین همایش تاریخی برای دشمنان بشریت و مسرت بخش ترین برای مدافعان ارزشهای الهی و ناب اسلامی
?? و البته بزرگترین سانسور خبری یک واقعه با این عظمت از سوی رسانههای مدعی بیطرفی دنیا (بسیاری از رسانهها حتی در حد زیرنویس هم خبر اربعین را انتشار ندادند.)
? فقط حسین علیه السلام است که چنین جذبه و جاذبهای دارد….
بغضی به وسعت یک عمر حسرت کربلا / مبادا گریه ام بگیرد / دختر سه ساله هم پیاده رفت
دارم به جا ماندن خودم می خندم که گریه ام نگیرد وسط این همه تصاویری که نشان میدهد تلویزیون که ۵ کیلومتر مانده است به کربلا…
همه دارند به سوی حرمت می آیند
طبق معمول من از قافله ات جاماندم
نمی دانم که خواستم بروم نشد یا اصلا خواستنی درکار نیست هرچه هست اراده ارباب است و دعوتش…
دارم به جا ماندن خودم می خندم که گریه ام نگیرد وسط این همه تصاویری که نشان میدهد تلویزیون که ۵ کیلومتر مانده است به کربلا…
دارم میخندم که گریه ام نگیرد که اگر بگیرد…که اگر بگیرد همینجا وسط همین تنهایی حوض دلم خودم را غرق از اندوهی و حسرتی می کنم که شاید به سر من بخورد سنگ حوضچه لحظه های تنهایی ام که بلکه آدم بشوم یک شب آخر…
به حرف های من فکر نکن که خودم هم نمی فهمم که چه می گویم فقط میگویم که بخندم که گریه ام نگیرد این شب اربعینی که همه رفته اند و شاید من هم….
پاهایم درد گرفت از بس سرپا ایستادم مقابل پاهایی که ایستادند در مقابلم و در اغوشم گرفتند و گفتند حلال بفرمائید…ما هم …
خب حق بدهید دیگر که به تته پته بیفتم وقتی میخواهم از کربلایی صحبت کنم که از دوسالگی ام دارم با پای برهنه در کوچه های دلم دنبال علم و دسته اش میافتم و حالا که سال ها گذشته و بابایم هم پیر شده و شاید بابای هم تو الان دیگر نیست هنوز دارم به خودم وعده می دهم که می ایم…حق بدهید که بخندم که گریه ام نگیرد که اگر بگیرد…
دست هایم درد گرفت از بس که دست تکان دادم پشت سر انهایی که رفتنشان را فقط تماشا کردم و بدرقه اشان کردم و باز موقع رفتن انها هم به خودم خندیدم که مبادا گریه ام بگیرد که اگر بگیرد…
میبینی اشک های تو هم دارند تکان میخورند و از گوشه چشمت دنبال روزنه ای می گردند که ارام بشنینند روی گونه هایت و بخندند به ما…
خواستم بگویم که حق بدهید که همه وسعت بغضم را باز نکنم همین وسط؛ که دیدم قبلا دخترکی این کار را کرده است و همه وسعت بغضش را مقابل سر بابایش باز کرده است و دق کرده است و بعد…
راستی او هم پاهایش خیلی درد می کرد وقتی که با سلسله همراهش کردند…
او هم پیاده رفت….
پیاده رفت…